سه عامل مؤثر بر ثبات قدم تيم مذاكرات هستهاي ايران
تبادل پيشنهادها، مقاومت در برابر خواستههاي نابجاي آمريكا مانند توقف كامل غنيسازي اورانيوم و تأكيد مداوم بر پيششرط رفع تحريمها، همگي حاكي از آن است كه تيم ايراني توانسته است در ادوار مذاكراتي مواضع خود را با قاطعيت به طرف مقابل منتقل كند.
گروه بينالملل خبرگزاري تسنيم ـ دونالد ترامپ، رئيسجمهور آمريكا مونتيگو دوشنبه در يك جلسه عمومي مذاكرهكنندگان ايراني را «فوقالعاده» و «سرسخت» توصيف كرد و به پيچيدگيهاي مذاكرات هستهاي جاري با ايران اشاره داشت.
زمينه اظهارات ترامپ و فضاي مذاكرات
ترامپ در سخنان خود ضمن اشاره به تبادل پيشنهادها در مذاكرات غيرمستقيم به پيچيدگيهاي اين گفتوگوها و اختلافات كليدي، بهويژه در زمينه غنيسازي اورانيوم، اذعان كرد. او همچنين ابراز اميدواري كرد كه ايران به توافقي نزديك شود كه بهنفع هر دو طرف باشد، اما در عين حال هشدار داد كه در صورت عدم پيشرفت، گزينههاي سختتري، از جمله اقدامات نظامي، ممكن است مطرح شود.
اين اظهارات در حالي بيان شد كه مذاكرات از ماهها پيش با حضور چهرههايي چون عباس عراقچي، سرپرست تيم مذاكرهكننده ايران، و استيو ويتكاف، نماينده ويژه آمريكا در امور خاورميانه، در جريان است. توصيف تيم ايراني بهعنوان «فوقالعاده» و «سرسخت» از سوي ترامپ، كه خود به صراحت كلام و مواضع تند در قبال ايران شناخته ميشود، شايسته تأمل است، اين توصيفها، هرچند ممكن است با لحني خاص بيان شده باشند، نميتوانند صرفاً بهعنوان يك اظهارنظر گذرا ناديده گرفته شوند.
بازتاب مواضع ايران در نگاه ترامپ
براي درك بهتر اين اظهارات، بايد به رويكرد ايران در دور اخير مذاكرات غيرمستقيم با آمريكا توجه كنيم، ايران از ابتداي اين دور از گفتوگوها، بر دو اصل اساسي تأكيد كرده است؛ حفظ حق غنيسازي اورانيوم براي اهداف صلحآميز و رفع كامل تحريمهاي يكجانبه ايالات متحده.
عباس عراقچي، در مصاحبهاي با رسانههاي بينالمللي، غنيسازي را بخشي از حقوق ايران تحت معاهده منع گسترش تسليحات هستهاي (انپيتي) دانسته و توقف آن را غيرقابلقبول خوانده است.
مجيد تختروانچي، معاون سياسي وزير امور خارجه، نيز رفع تحريمها را پيششرط هرگونه پيشرفت در مذاكرات اعلام كرده است، اين انسجام و وضوح در بيان خواستهها، كه در طول ماهها مذاكره حفظ شده است، نشان از مشخص بودن هدف براي تيم مذاكراتي و هماهنگي اين تيم با سياستهاي كلان نظام دارد.
وقتي ترامپ از «سرسختي» و «مهارت» مذاكرهكنندگان ايراني سخن ميگويد، بهنظر ميرسد كه اين ويژگيها را در عمل نيز مشاهده كرده است. تبادل پيشنهادها، مقاومت در برابر خواستههاي آمريكا مانند توقف كامل غنيسازي و تأكيد مداوم بر پيششرط رفع تحريمها، همگي حاكي از آن است كه تيم ايراني توانسته است مواضع خود را با قاطعيت به طرف مقابل منتقل كند.
اينجاست كه ميتوان گفت، چه ترامپ اين مواضع را بپذيرد و چه نه، او از ثبات قدم و يكنواختي تيم ايراني آگاه شده و بهنوعي آن را ستوده است، اين آگاهي، نهتنها از مهارت ديپلماتيك تيم مذاكرهكننده، بلكه از پشتوانههاي داخلي اين رويكرد حكايت دارد.
عوامل مؤثر بر ثبات قدم تيم مذاكرهكننده
چه عواملي به تيم مذاكرهكننده ايران اين امكان را داده است در برابر فشارهاي خارجي، از جمله تهديدات ضمني ترامپ با چنين استحكامي عمل كند؟ پاسخ اين پرسش را ميتوان در تركيب سه عامل سياسي، فني و حقوقي جستوجو كرد؛ در سطح سياسي، حمايت قاطع مقامات ارشد نظام از خطوط قرمز مذاكرات به تيم مذاكرهكننده اعتمادبهنفس لازم را داده است.
در سطح فني، پيشرفتهاي هستهاي ايران، از جمله دانش هستهاي بهطور عام و توسعه سانتريفيوژهاي پيشرفته و افزايش ذخاير اورانيوم غنيشده بهطور خاص، اهرم فشاري در دست مذاكرهكنندگان قرار داده است.
در تازهترين پيشرفت هستهاي ميتوان به وارد شدن مركز پرتودهي قزوين به فاز صنعتي اشاره كرد كه حدود سه هفته پيش اعلام شد.
اما كنار اينها، يك عامل حقوقي برجسته نيز وجود دارد كه نقشي تعيينكننده در اين ثبات ايفا كرده است: «قانون اقدام راهبردي براي لغو تحريمها و صيانت از منافع ملت ايران».
اين قانون، كه در آذر 1399 توسط مجلس شوراي اسلامي تصويب شد، در پاسخ به عدم اجراي تعهدات طرفهاي غربي در برجام و تداوم تحريمها طراحي شده است. قانون مذكور چارچوبي الزامآور براي دولت ايران فراهم و خطوط قرمز مشخصي را در مذاكرات ترسيم كرده است،
براي نمونه، اين قانون دولت را ملزم ميكند كه در صورت عدم رفع كامل تحريمها، تعهدات برجامي خود را از جمله از طريق افزايش سطح غنيسازي اورانيوم كاهش دهد. محمد اسلامي، رئيس سازمان انرژي اتمي، بارها اعلام كرده است كه ايران به غنيسازي در سطوح مورد نياز خود ادامه خواهد داد، موضعي كه با حمايت اين قانون تقويت شده است،
علاوه بر اين، قانون اقدام راهبردي بر رفع كامل و راستيآزماييشده تحريمها تأكيد دارد و دولت را موظف ميكند كه تا زمان تحقق اين هدف، از اجراي تعهدات فراتر از توافقات اوليه خودداري كند، اين الزام، به تيم مذاكرهكننده اجازه داده است با پشتوانهاي حقوقي، بر بازگشت آمريكا به تعهدات خود پافشاري كند، براي مثال، در پاسخ به درخواستهاي آمريكا براي مذاكره درباره برنامه موشكي يا فعاليتهاي منطقهاي ايران، تيم مذاكرهكننده اعلام كرده است كه اين موضوعات خارج از چارچوب مذاكرات هستهاي است، موضعي كه ريشه در چارچوب قانوني مذكور دارد،
همچنين، قانون مذكور ايران را به تقويت برنامه هستهاي در صورت عدم پايبندي طرف مقابل ملزم كرده است، اين امر، كه با توسعه زيرساختهاي هستهاي همراه بوده، به ايران قدرت چانهزني بيشتري در مذاكرات داده است. تيم مذاكرهكننده با تكيه بر اين پيشرفتها و الزامات قانوني، توانسته خواستههاي خود را با انسجام و قاطعيت مطرح كند، چيزي كه در اظهارات ترامپ نيز بهصورت غيرمستقيم بازتاب يافته است،
بنابراين قانون اقدام راهبردي براي لغو تحريمها و صيانت از منافع ملت ايران، بهعنوان يك پشتوانه حقوقي كليدي، به تيم مذاكرهكننده توان داده است اين مواضع را با قدرت و انسجام حفظ كند. اين قانون، با تعيين چارچوبهاي مشخص، نهتنها اهرم فشاري در برابر فشارهاي خارجي ايجاد كرده، بلكه اعتمادبهنفس لازم را براي دفاع از حقوق ملت ايران فراهم آورده است.
در خصوص عامل سياسي بايد به مواضع مشخص و صريح رهبري معظم انقلاب اسلامي و مقامات ارشد كشور در دفاع از حقوق هستهاي اشاره كرد. در تازهترين موضعگيريها مقام معظم رهبري اصول مذاكره با ايران را به اين نحو تشريح كردهاند: «تعامل با ايران اصول دارد: حق غنيسازي، حفظ استقلال و عزت ملي. نه فشار، نه تهديد نه معامله بر سر حقوق ملت.»،
اين مواضع بهعنوان راهبرد سياسي تا كنون از سوي رئيسجمهور پزشكيان و اعضاي تيم مذاكرهكننده دنبال شدهاند.
برچسب: ،